همه ما تجربه کردهایم: در میانه یک گفتگوی دشوار، با تمام وجود تلاش میکنیم منظورمان را برسانیم، اما طرف مقابل انگار به زبانی دیگر سخن میگوید. جملاتی مانند «تو نمیفهمی!» یا «اصلاً گوش نمیدهی!» نه تنها نشاندهنده یک سوءتفاهم ساده، بلکه بیانگر دردی عمیق از «دیدهنشدن» و «فهمیدهنشدن» هستند. در دنیایی که همه برای صحبت کردن مسابقه میدهند، هنر گوش دادن به یک مهارت کمیاب و قدرتمند تبدیل شده است. اما دانا اورنج، فیلسوف و روانکاو برجسته، یک قدم فراتر میرود و به ما نشان میدهد که گوش دادن، فقط یک مهارت یا تکنیک نیست؛ بلکه یک انتخاب، یک تعهد و یک مسئولیت عمیقاً اخلاقی است.
گوش دادن به مثابه یک موضعگیری اخلاقی
در بسیاری از کارگاههای ارتباطی، به ما تکنیکهای «گوش دادن فعال» را میآموزند: تکرار حرفهای طرف مقابل، تکان دادن سر، حفظ تماس چشمی. اما دانا اورنج معتقد است که اینها تنها پوسته بیرونی یک فرآیند بسیار عمیقتر هستند. از دیدگاه او، گوش دادن واقعی یک موضعگیری اخلاقی (Ethical Stance)۱ است. این یعنی ما آگاهانه انتخاب میکنیم که از جایگاه امن قضاوتها و پیشفرضهای خودمان فاصله بگیریم و تمام تلاشمان را برای فهمیدن دنیای منحصر به فرد فرد دیگر به کار ببندیم.
این انتخاب، یک عمل منفعلانه نیست. بلکه یک فعالیت شدید ذهنی و عاطفی است. این یعنی پذیرش اینکه دیگری یک «سوژه» است با تاریخی متفاوت، رنجهایی متفاوت و افق معنایی متفاوت. این نگاه، ریشه در سنت بیناذهنیت دارد که کل این سری مقالات بر آن استوار است: تجربه ما همیشه در تلاقی با تجربه دیگری شکل میگیرد و مسئولیت ما در این تلاقی، حیاتی است.
ورود به جهان پدیدارشناختی دیگری
برای درک دیدگاه اورنج، باید با مفهوم جهان پدیدارشناختی (Phenomenological World)۲ آشنا شویم. این مفهوم به تجربه زیسته هر فرد از واقعیت اشاره دارد؛ جهانی که از طریق حواس، خاطرات، باورها و هیجانات او ساخته شده و برای او کاملاً واقعی است. وقتی ما به دیگری گوش میدهیم، در واقع تلاش میکنیم تا به طور موقت، به عنوان یک مهمان وارد این جهان شویم و سعی کنیم مسائل را از منظر او ببینیم.
این کار به معنای تأیید یا موافقت با دیدگاه او نیست. بلکه صرفاً به معنای تلاش برای فهمیدن است. برای مثال، در یک اختلاف خانوادگی، به جای آنکه فوراً استدلالهای خودمان را مطرح کنیم، میتوانیم از خود بپرسیم: «این اتفاق، در جهان او، با تاریخچه و ترسهای او، چه معنایی دارد؟ چرا اینقدر او را آشفته کرده است؟» این تغییر زاویه دید، از یک نبرد برای اثبات حقانیت، به یک کاوش مشترک برای فهم متقابل تبدیل میشود.
همدلی: از احساس مشترک تا مسئولیت انسانی
در این چارچوب، همدلی (Empathy)۳ نیز معنایی عمیقتر پیدا میکند. همدلی صرفاً «احساس کردنِ» هیجان دیگری نیست، بلکه تعهدی است برای «ماندن در کنار» رنج او، حتی زمانی که فهم آن دشوار یا دردناک است. این یعنی مقاومت در برابر وسوسه ارائه راهحلهای سریع، نصیحت کردن یا کوچک شمردن مشکل او. این همان حضوری است که دنیل استرن در «لحظات حال» توصیف میکند و همان اصالتی است که لوئیس آرون در «روانشناسی دونفره» بر آن تأکید دارد.
اورنج به ما یادآوری میکند که فهم کامل دیگری یک آرمان دستنیافتنی است. ما هرگز نمیتوانیم کاملاً جای کس دیگری باشیم. اما مسئولیت اخلاقی ما در «تلاش» برای فهمیدن نهفته است. پذیرش این محدودیت با فروتنی، خود بخشی از موضعگیری اخلاقی است. این تلاش، پیامی قدرتمند به دیگری میدهد: «تجربه تو برای من مهم است، حتی اگر هرگز نتوانم آن را به طور کامل درک کنم.»
کاربرد در اتاق درمان و زندگی روزمره
این دیدگاه برای رواندرمانگران پیامدهای عمیقی دارد. درمان به فضایی تبدیل میشود که در آن، وظیفه اصلی درمانگر، نه تشخیص یا تفسیر، بلکه ایجاد شرایطی برای فهمیده شدن است. تجربه عمیق «فهمیدهشدن» توسط دیگری، به ویژه برای کسانی که تاریخچهای از نادیده گرفته شدن دارند، میتواند به خودی خود دگرگونکننده و شفابخش باشد.
اما این هنر به اتاق درمان محدود نمیشود. در هر گفتگوی معناداری، ما بر سر یک دوراهی اخلاقی قرار داریم: آیا میخواهیم حرف خودمان را به کرسی بنشانیم یا تلاش کنیم جهان دیگری را بفهمیم؟ در یک بحث سیاسی، در یک اختلاف زناشویی، یا در گفتگو با فرزندی که با ما مخالف است، انتخاب موضع گوش دادن اخلاقی میتواند مسیر تعامل را از تقابل به گفتگو تغییر دهد. این کار آسان نیست و نیازمند تمرین، صبر و شجاعت برای مواجهه با دیدگاههایی است که ممکن است ما را به چالش بکشند.
جمعبندی
دانا اورنج با پیوند زدن فلسفه، اخلاق و روانتحلیلگری، به ما یادآوری میکند که گوش دادن، یکی از انسانیترین و مسئولانهترین کارهایی است که میتوانیم برای یکدیگر انجام دهیم. این یک هدیه است که به دیگری میگوییم: «تو و دنیای درونیات برای من اهمیت دارید.» در جهانی پر از هیاهو و انقطاع، انتخاب گوش دادن اخلاقی، یک عمل انقلابی برای ترمیم روابط و ساختن جهانی انسانیتر است. این هنر، نه تنها به دیگری، بلکه به خود ما نیز کمک میکند تا با پذیرش پیچیدگی و تنوع تجربیات انسانی، رشد کنیم.
آیا احساس میکنید حرفهایتان شنیده نمیشود؟
احساس مزمن فهمیدهنشدن در روابط میتواند بسیار منزویکننده و دردناک باشد. اگر در روابط خود برای شنیدن یا شنیده شدن با چالش روبرو هستید، رواندرمانی میتواند فضایی امن برای کاوش این الگوها و تمرین راههای جدید و سالمتر برای ارتباط فراهم کند.
📞 تماس با تسکین روان برای رزرو وقت مشاورهمتخصصان ما آمادهاند تا به شما کمک کنند هنر گوش دادن و فهمیده شدن را در زندگی خود تجربه کنید.
مطالب مرتبط
این مقاله، بخش پایانی از یک سری ۵ قسمتی درباره روانتحلیلگری رابطهمند است. برای درک کامل این دیدگاه، مطالعه مقالات دیگر این مجموعه را پیشنهاد میکنیم:
هنر گوش دادن در تجربه شما
چه زمانی در زندگی خود احساس کردهاید که کسی واقعاً به شما گوش داده است؟ چه چیزی آن تجربه را متفاوت کرد؟ دیدگاهها و داستانهای خود را در بخش نظرات با ما در میان بگذارید. اشتراکگذاری این مقاله میتواند دیگران را نیز به تأمل درباره این هنر حیاتی دعوت کند.
سوالات متداول
گوش دادن اخلاقی به چه معناست؟
گوش دادن اخلاقی، دیدگاهی است که در آن گوش دادن یک تکنیک ارتباطی صرف نیست، بلکه یک موضعگیری و تعهد انسانی برای تلاش در جهت فهم جهان درونی و منحصر به فرد فرد دیگر است. این رویکرد بر مسئولیت ما در برابر رنج و تجربه دیگری تأکید دارد.
آیا این دیدگاه فقط برای رواندرمانگران کاربرد دارد؟
خیر. اگرچه این ایده در بستر رواندرمانی بیناذهنی توسعه یافته، اما در تمام روابط انسانی کاربرد دارد؛ از گفتگوهای خانوادگی و روابط عاطفی گرفته تا اختلافات اجتماعی و سیاسی. انتخاب بین قضاوت سریع و تلاش برای فهمیدن، یک انتخاب اخلاقی روزمره است.
اگر نتوانم دیگری را کاملاً درک کنم، آیا شکست خوردهام؟
خیر. دانا اورنج تأکید میکند که فهم کامل دیگری غیرممکن است. آنچه اهمیت دارد، «تلاش» صادقانه و مداوم برای فهمیدن و پذیرش محدودیتهایمان است. خود این تعهد و تلاش برای گوش دادن، بهخودیخود ارزشمند و شفابخش است و از بیتفاوتی و قضاوت جلوگیری میکند.
واژهنامه
- موضعگیری اخلاقی (Ethical Stance) — یک چارچوب یا جهتگیری پایدار که انتخابها و رفتارهای فرد را هدایت میکند. در این متن، به تعهد آگاهانه برای گوش دادن به دیگری با هدف فهمیدن، به جای قضاوت یا کنترل، اشاره دارد.
- جهان پدیدارشناختی (Phenomenological World) — به تجربه زیسته، شخصی و منحصربهفرد هر فرد از واقعیت گفته میشود. این جهان درونی شامل احساسات، خاطرات، باورها و معانیای است که برای آن فرد حقیقت دارند.
- همدلی (Empathy) — در این دیدگاه، همدلی فراتر از احساس کردن هیجان دیگری است و به معنای تعهد و تلاش مسئولانه برای درک جهان پدیدارشناختی او و ماندن در کنار تجربه او، حتی در صورت عدم فهم کامل، میباشد.
منابع
- Orange, D. M. (2017). Nourishing the Inner Life of Clinicians and Humanitarians: The Ethical Turn in Psychoanalysis. Routledge.
- Orange, D. M. (2011). The Suffering Stranger: Hermeneutics for Everyday Clinical Practice. Routledge.
- Stolorow, R. D., Brandchaft, B., & Atwood, G. E. (1987). Psychoanalytic Treatment: An Intersubjective Approach. The Analytic Press.
این مطلب جایگزین تشخیص یا درمان حرفهای نیست.
برای تصمیمهای پزشکی با متخصص مشورت کنید.